داریوش دوم، ششمین شاهنشاه هخامنشی بود (فرمانروایی: فوریه 423 تا مارس 403 پ.م.). او تا پیش از پادشاهی، شهربان (Satrap) ایالت «هوركانیا» (یونانی: Hyrcania؛ گرگان) بود، و «داریوش» نام برتختنشینی وی؛ یعنی نامی كه در زمان دستیابی به سلطنت برگزیده بود. نام اصلی وی، در منابع كهن به صورت «اخوس» (Ochus، به یونانی) و به بابلی: U-ma-kush یا U-ma-su گزارش گردیده است. شاید نام پارسی باستان وی Vauka* یا Va(h)ush* (= نیك) بوده است. پدر وی اردشیر یكم (425-465 پ.م.) و مادرش یك بابلی بود. از این رو، نویسندگان یونانی داریوش دوم را نامشروعزاده (یونانی: nothos) انگاشتهاند، هرچند این لقب در منابع نسبتاً متأخر آشكار شده است . برپایهی گزارش كتزیاس داریوش دوم پس از پادشاهی كوتاه دو برادر ناتنیاش، خشایارشای دوم (24-425 پ.م.) و سگدیانوس بر تخت نشست. با وجود این، در اسناد معاملاتی بابلی، از این شاهان یادی نشده و داریوش دوم مستقیماً و بدون فاصله جانشین اردشیر یكم میشود. منازعه و كشمكش بر سر سلطنت، احتمالاً باید در طی نخستین سال پادشاهی داریوش دوم رخ داده تا باشد، تا این كه در تاریخی پیش از آن، چنان كه نویسندگان یونانی بر این باورند. .به نظر میرسد كه آثار چنان كشمكشی در بایگانی تجارتخانهی بابلی خانوادهی مورشو (Murashu) بازتاب یافته است: در دومین سال پادشاهی داریوش دوم اخوس، در این بایگانی شمار اسناد مربوط به گروگذاری (رهن) افزایش یافته كه شاید ناشی از مطالبات مالیاتی و نظامی سال نخست پادشاهی داریوش بوده است. اسامی پشتیبانان سگدیانوس و داریوش دوم كه از سوی كتزیاس ارائه شده بود، مورد تأیید این اسناد میخی قرار گرفته است. از جملهی این نامها، پروساتیس (Parysatis، به یونانی) همسر و خواهر ناتنی داریوش دوم است. در بحثهای مربوط به نفوذ زیانبار فرض شدهی این فرد در دربار هخامنشی، شرح و برآورد ناچیزی از ثروت و املاك وی، آن گونه كه در الواح مورشو آشكار میشوند، مطرح شده است.
اسناد ایرانی مربوط به دوران فرمانروایی داریوش دوم، كمیاباند: همهی سنگنوشتههای وی به فعالیتهای ساختمانسازیاش اشاره دارند. او ساختمانهایی را در شوش بنا كرد. و یكی از سه آرامگاه بدون كتیبه در نقش رستم، به او نسبت داده شده است؛ وی واپسین شاه هخامنشی بود كه در این محل به خاك سپرده شد. دوران پادشاهی داریوش دوم به جهت شورشهای مكرری معروف بود كه بخشی از آنها را شهربانانی كه جایگاه قدرتی در مناطقی كه خاندانشان برای چندین نسل در آنها فرمانروایی كرده بودند، هدایت میكردند. كتزیاس از شورش برادر تنی داریوش به نام Arsistes (پارسی باستان: Arsita*) با همدستی Artyphios (پارسی باستان: Ardifiya*)، پسر Megabyzus (پارسی باستان: Bagabukhsha) كه شورشی را در زمان پادشاهی اردشیر به پا كرده بود، یاد كرده است. شورش Pissouthnes شهربان را در سارد، ChithraFarnah (یونانی: Tissaphernes) كه به سربازان مزدور یونانی Pissouthnes برای ترك فرماندهشان رشوه داده بود، احتمالاً در 422 پ.م. سركوب كرد .. اقامت موقت چیثرهفرنه در آسیای صغیر، نمودار و علامت دهندهی آغاز تشدید مداخلهی پارس در امور یونان در طی جنگ Peloponnes بود.
Artoxares، خواجهی پافلاگونیایی نیز، كه سابقاً به داریوش برای دستیابی به سلطنت یاری كرده بود، در تاریخی نامعلوم اقدام به كودتا كرد . افزون بر این، حكایت داستانوار نافرمانی Teritochmes، كه با دختر داریوش ازدواج كرده بود، ممكن است تهدید جدیتری را علیه سلطنت در بطن خود پنهان كرده باشد (Ctesias. in, Jacoby, Fragmente 688 frag. 15.55-56). اسنادی از آشفتگی مصر در 410 پ.م. - كه پیشدرآمدی برای شورش موفقیتآمیز سال 404 پ.م. بود - موجود است. در نهایت نیز، سركوبی شورش ماد در قلب امپراتوری (Xenophon, Hellenica 1.11.19)، با لشكركشی علیه قوم كادوسی (Cadusii) دنبال شد. داریوش دوم در 404 پ.م. در بابل درگذشت (Ctesias. in, Jacoby, Fragmente 688 frag. 16.57). او را پروساتیس - كه از پسر جواناش «كورش كوچك» در شورش معروف وی علیه برادر تنیاش اردشیر دوم (359-405 پ.م.) پشتیبانی میكرد، و گزنفون آن را در كتاب نخست Anabasisاش گزارش كرده - به خاك سپرد. وابستگی صرف به منابع یونانی، مشخصاً كتزیاس، و فقدان واقعی اسناد خاورمیانهای، دیدگاههای رایج دربارهی پادشاهی داریوش دوم را سخت یكسویه میسازد (1).